کد مطلب:210763 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

مذاکرات امام صادق با منصور
شیخ صدوق در كتاب امالی از داود شعیری از ربیع حاجب منصور روایت كرده كه او گفت منصور حضرت صادق را خواست تا مؤاخذه نماید.

گزارش به منصور دادند كه جعفر بن محمد در امور سیاست كشور دخالت می كند و اصحاب او روزافزون هستند و ممكن است داعیه خلافت پیدا كند - منصور برای آنكه



[ صفحه 247]



مبادا چنین حادثه ای رخ دهد امام صادق را در تحت نظر گرفت و اصحاب او را در مضیقه نهاد - و هر بار او را احضار می كرد تا تهدید نماید.

امام صادق به منزل او رفت ربیع گفت پناه می برم به خدا از شر این جبار كه بسیار خشمناك است حضرت صادق فرمود خداوند مرا در پناه خود حفظ می فرماید برو اجازه بگیر وارد بر او شوم ربیع رفت اجازه گرفت و برگشت گفت داخل شو امام ششم بر منصور وارد شد پس از سلام و ترحیب گفت ای جعفر تو می دانی كه رسول خدا به علی بن ابیطالب فرمود اگر مردم درباره ی تو همان عمل را كه با عیسی مسیح كردند نمی كردند سخنانی در فضایل و مناقب تو می گفتم اما می ترسم در حق تو زیاده روی كنند و خاك قدم تو را برای شفای خود بردارند - علی علیه السلام گفت دو طبقه هلاك خواهند شد یكی آنها كه در دوستی من غلو كردند و دیگر آنها كه به دشمنی برخاستند.

حضرت صادق فرمود آری چنین سخنی گفته شد - آنگاه منصور گفت تو می دانی آنچه مردم در حق تو می گویند زور و بهتان است و تو خود را نگاه می داری چرا آنها را منع نمی كنی و سبب آشوب و فتنه می شوی - مردمی احمق از اهل حجاز می گویند تو بهترین اهل روزگار هستی و ناموس خدائی و حجت معبودی و مترجم كلمات الهی هستی آن قدر نسبت به تو گفته اند كه تو را به حد خدائی رسانده اند تو بگو بدانم این كلمات راست و درست است یا نه در حالی كه اول كسی كه حق را گفت جد تو بود و اول كسی كه تصدیق كرد پدرت علی بود تو اكنون بگو بدانم در گفتار مردم حجاز چه می گوئی؟

حضرت صادق علیه السلام فرمود من هم شاخه ای از شاخه های درخت نبوت هستم و جز آنچه آنها گفتند سخنی نمی گویم - من هم تربیت شده همان خاندان و مشكوتی از آن خورشید درخشان می باشم.

منصور به اطراف مجلس خود كه سعایت كنندگان بودند نگاه كرد گفت این مرد مرا در دریائی ژرف افكنده و استخوانی در حلقوم خلافت شده است نه می شود او را كشت نه می توان او را تبعید كرد - و هر روز از اطراف به من می نویسند او دعوی برتری و بالاتری می كند.

حضرت فرمود ای منصور این گزارشات مغرضانه را قبول مكن آنها همان بداندیشان



[ صفحه 248]



هستند كه شریك ابلیس می باشند مگر نخوانده ای آیه كریمه قرآن را كه می فرماید:

«یا ایها الذین آمنوا ان جائكم فاسق بنبأ فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین» یعنی ای كسانی كه ایمان آورده اید اگر فاسقی خبری داد سخن او را قبول نكنید مگر پس از آوردن استدلال و برهان و تحقیق كنید ببینید آیا راست می گوید یا نه مبادا اصابت كند قومی را از روی جهالت و پشیمان گردند.

امام صادق علیه السلام فرمود ای منصور ما اعوان و انصار تو هستیم و ما برای سلطنت و حكومت تو ركن عظیم امر به معروف و نهی از منكر هستیم ما هستیم كه احكام شریعت را مجری می داریم و حلال و حرام را بر مردم می رسانیم و تو باید در حق ما صله رحم كنی و احترام خویشاوندی را حفظ كنی كه ما اركان سلطنت تو را به احسن قوانین آسمانی حفظ می كنیم تو باید دست و دیده شیطان صفتان را قطع كنی و به سخنان خصومت آمیز آنها وقعی ننهی - تو می دانی صله رحم موجب طول عمر می شود و قطع رحم سبب كوتاهی عمر می گردد اگر تو رعایت ارحام را كنی شاید خداوند به تو در حشر در حساب تو تخفیف دهد.

منصور گفت من از تو درگذشتم تو هم موعظه كن شاید پند گیرم فرمود حكمت بیاموز كه ركن علم است و سبب نگاهداری نفس از ارتكاب جرائم می گردد.

باز منصور گفت از مناقب علی بن ابیطالب برای من حدیثی بگو.

فرمود جدم پیغمبر صلی الله علیه و آله فرموده است در شب معراج كه به آسمان رسیدم خداوند عالم با من در حق علی عهدی بست به سه كلمه خطاب شد علی امام متقین و قائد غر محجلین و یعسوب مؤمنین است او را به این سه مقام بشارت ده و چون به علی ابلاغ كردم پیشانی بر خاك نهاد سجده شكر حق كرد كه نامش در مقام اعلی ذكر شده فرمود «ذلك فضل الله یؤتیه من یشاء»